Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-05-07@02:09:03 GMT

مردی که کیمیاگری می‌کرد

تاریخ انتشار: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۴۹۳۱۹۹۷

مردی که کیمیاگری می‌کرد

«نجف دریابندری» در عرصه ترجمه کیمیاگری بی‌بدیل شناخته می‌شود و دریای ادبیات او دریایی توصیف شده با زبانی گرم و پذیرا و دوست‌داشتنی.

به گزارش قدس آنلاین، نجف دریابندری متولد سال ۱۳۰۹ بود و پس از تحمل سال‌ها بیماری در پانزدهمین روز از اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۹ چشم از جهان فروبست؛ امروز دومین سالی است که این مترجم، نویسنده و منتقد مخاطبانش را با کتاب‌هایش تنها گذاشته و رفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به گمان محمد دهقانی، مترجم، نویسنده و استاد سابق دانشگاه تهران، دریابندری پیش از آن که مترجم باشد، نویسـنده قهاری بود و در ترجمه‌هایش هم فراتر از مترجم رفتار می‌کرد و در عین وفاداری به جوهر متن و سبک و سیاق کلی آن، در حقیقت متن را نه ترجمه بلکه از نو به فارسی تألیف می‌کرد؛ او در «نجف دریابندری از نگاه مینوی»، «نجف» را مترجمی توانا و راستین توصیف کرده و نوشته است: «کسی که نه واژه‌ها و جمله‌ها بلکه کـل سـاختار متن را نـه از زبانی به زبان دیگر بلکه از فرهنگی به فرهنگ دیگر ترجمه می‌کند.»

به باور دهقانی، ترجمه‌های دریابندری غالبا چنان است که گویی نویسنده خود یک‌باره ایرانی شده و کتابش را به شیواترین شـکلی از نو به زبان فارسی تالیف کرده است.

او در مقاله یادشده با اشاره به «پیرمرد و دریا»، آورده است: «اگر همینگوی اصلا ایرانی بود و می‌خواست «پیرمرد و دریا» را به فارسی بنویسد، شک دارم که آن‌چه از قلم او برون می‌تراوید بهتر از ترجمه‌ای می‌بود که دریابندری از همـان اثر بـه دسـت داده اسـت. ترجمه او از کتاب طنزنـویس آمریکایی، ویل کاپی، خود از شاهکارهای طنز معاصر فارسی است. این ترجمه چنان قوی است که بسیاری گمان می‌کردند چنان نویسنده و کتابی اصلا وجود ندارد و دریابندری این همه را به اصطلاح از خودش درآورده است تا بتواند کتابش را از زیر تیغ سانسور سـاواک به‌سلامت عبور دهد. امروز می‌دانیم که آن کتاب را حقیقتا نویسنده‌ای به نـام ویلیام کـاپی نوشته و عنوان اصلی‌اش هم به زبان انگلیسی این است: The Decline and Fall of Practically Everybody: Great Figures of History Hilariously Humbled. که ترجمه‌اش چیزی شبیه این می‌شود: زوال و سقوط؛ فی‌الواقع هر کسی: شخصیت‌های بزرگ تاریخ که به شکل مضحکی ریشخند شده‌اند. دریابندری با خوش‌ذوقی تمام ترجمه فارسی‌اش را «چنین کنند بزرگان» نام نهاد. این کتاب به‌ظاهر ترجمه است؛ اما در حقیقت بازآفرینی متن انگلیسی به زبان فارسی و فرهنگ ایرانی است. در عین حال، لحن نویسنده کاملا رعایت و در بسیاری از مواضع کتاب، با شیرین‌کاری‌های افسونگرانه دریابندری حتی تقویت هم شده است. دلم می‌خواست فرصتی می‌داشتم و می‌توانستم بخش‌هایی از ترجمه دریابندری را با اصل انگلیسی کتاب مقایسه کنم و نشان دهم کـه چرا او را در عرصه ترجمه، کیمیاگری بی‌بدیل می‌دانم.»

ناصر فکوهی، انسان‌شناس، نویسنده و مترجم نیز در «کتاب پنجاه‌وپنج(عکس‌های مهرداد اسکویی - یادداشت‌های ناصر فکوهی» در روایتی، نجف دریابندری و ترجمه‌هایش را چنین توصیف کرده: «جنوبی‌ها آدم‌های گرمی هستند؛ آبادانی‌ها باز هم بیشتر؛ و نجف در چهره و زبان و خاطره و زندگی و روایت‌ها و نوشته‌هایش یک جنوبی است. آبادان پر از انگلیسی است؛ و او بیزار از مدرسه. پیرمرد در قایقش میان دریای پرجوش و خروش چه دردها که نمی‌کشد تا ماهی خود را صید کند. همینگوی با موها و ریش سفیدش همیشه آن‌جاست. از «وداع با اسلحه» تا «پیرمرد و دریا» و «برف‌های کلیمانجارو». نجف در زبان غرق می‌شود؛ زبان را می‌آفریند. شخصیت‌ها از درون ذهن آدم‌هایی بی‌نهایت متفاوت بیرون آمده‌اند. آن‌جا کنار همینگوی، لورکا نشسته است، کاسیرر و راسل و فاکنر و تواین؛ حتی جایی هم برای سوفوکل باز کرده‌اند. اما کتاب «مستطاب آشپزی» حال و هوای دیگری دارد. باید به میان مردم رفت، بر سر سفره‌شان نشست، غذاهای مردم را پخت و داستان این سیر و سیاحت را در روایتی از متن و تصویر به تاریخ زبان فارسی سپرد. حال بیمارستانی و تختی هست؛ و سکته‌ای. توان اندکی دارد. حال، نجف است و خاطراتش که رفته‌رفته محو می‌شوند. میراث بزرگش برای زبان فارسی. پیرمرد از دریا نمی‌ترسد؛ دریا خانه‌اش است؛ زندگی‌اش، لذت‌ها و دردهایش. در ساحل همیشه مردمی در انتظارش هستند. جنگ با ماهی‌ها، جنگ با دوستانی است که هرگز یکدیگر را فراموش نمی‌کنند. فردا در ساحل می‌تواند با آرامش به خواب رود. دریای نجف، دریای ادبیاتی است با زبانی گرم و پذیرا و دوست‌داشتنی. آب‌های آبادان گرم‌اند؛ و جنوبی‌ها مهربان. همیشه می‌توان به سراغ صید یک ماهی دیگر رفت؛ یک ماهی بزرگ‌تر؛ و نجف خواب است. از دریا برگشته. خواب دریاهای آرام و سبز و گرم زیر آسمان‌های آبیِ بی‌ابر را می‌بیند.»

منبع: ایسنا

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: نجف دریابندری ترجمه نجف دریابندری زبان فارسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۹۳۱۹۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ایران هراسی در مقابل آموزش زبان فارسی و تبلیغ سفر به ایران

محمد اسدی موحدی رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ارمنستان در گفت‌وگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه باید تلاش کرد تا گردشگران بیشتری به ایران بیایند، گفت: این اتفاق به نفع ایران است. من در کشورهای مختلفی مأموریت داشته‌ام معتقدم باید تا نخبگان و حتی مردم عادی به هر بهانه‌ای از ایران دیدن کنند. چون دیدن و سفر کردن بهترین راه برای خنثی سازی تبلیغات علیه کشورمان است. برای من جای تعجب است که برخی از مردم در ارمنستان که با آنها اشتراکات فرهنگی زیادی داریم ایران را با کشورهای عقب افتاده مقایسه می‌کنند.

وی گفت: به تازگی ۷ نفر از بهترین بلاگرهای ارمنی را به ایران فرستادیم و از شهرهای کیش، اصفهان، کاشان و تهران بازدید کردند. در واقع این کارها جزو وظایف وزارت میراث فرهنگی است که باید کمک کند اما این کار را رایزنی و سازمان فرهنگ و ارتباطات انجام می‌دهد. یکی از وظایف رایزنان باید فعالیت در حوزه گردشگری باشد. ما به وزارت میراث فرهنگی انتقاد داشتیم که با رایزنان و سازمان فرهنگ و ارتباطات آن طور که باید، همراه نیستند. همچنین محتواها در سطح بین المللی نیست. هر چند به تازگی بهتر از قبل شده است.

وی تصریح کرد: رایزنان وظیفه دارند در حوزه گردشگری فعال باشند چه وزارت میراث فرهنگی حمایت کند چه نکند. گردشگری از اولویت‌های کاری رایزنان فرهنگی است. من در ۷ ماهی که به ارمنستان آمده‌ام صد نفر را به ایران فرستاده‌ام تا ایران را بیشتر بشناسند.

وی با بیان اینکه ایران هراسی، شیعه هراسی و اسلام هراسی در برخی از کشورها وجود دارد و یکی از چالش‌های ماست گفت: باید تلاش کنیم در هر یک از این اضلاع کار کنیم و ترس و نگرانی که نسبت به ایران وجود دارد را برطرف کنیم. یکی از این کارها، ارتباط با نخبگان و رسانه‌ها و دعوت از علمای اهل تسنن برای شرکت در کنفرانس‌های علمی است.

اسدی موحد بیان کرد: رسانه و فضای مجازی تأثیر زیادی در شناخت از ایران دارد. در این زمینه سازمان فرهنگ و ارتباطات پیشرو شده است و پلتفرم‌های خوبی را برای مقابله با ایران هراسی طراحی کرده است.

وی تصریح کرد: برخی از کشورها که تلاش می‌کنند ایران هراسی به وجود بیاورند در تلاش هستند ایران را به عنوان یک مقصد امن گردشگری نشان ندهند. ما وظیفه داریم در این زمینه تلاش کنیم که برعکس آن اتفاق بیفتد. یکی از راه‌های مبارزه با آن، تبادل دانشجو و گروه‌های هنری است. فیلم‌ها و تولیدات فرهنگی و هنری به مبازره با ایران هراسی کمک می‌کند. ایران محتوای خوبی دارد اما نتوانسته به خوبی آن را عرضه کند. در حال حاضر کشورهای دیگر در ارمنستان از طریق فیلم‌ها و سریال‌ها نفوذ فرهنگی قوی کرده‌اند. در صورتی که تشابهات فرهنگی با ارمنستان ندارند ولی ایران با ارمنستان تشابهات فرهنگی به خصوص درباره سبک زندگی و اصول خانواده داریم ولی نتوانسته‌ایم آن را به خوبی ارائه کنیم.

وی افزود: رفت و آمد نخبگان بین ایران و ارمنستان و دانشگاه‌های دو کشور زیاد شده است. چندی پیش همایش میراث مکتوب برگزار شد و چند نفر از اساتید ایرانی هم در آن حضور داشتند.

اسدی موحد گفت: ارمنستان کمتر از سه میلیون نفر جمعیت دارد اما این کشور ظرفیت زیادی برای فعالیت‌های فرهنگی و علمی دارد. برای من شگفت انگیز است که این کشور آنقدر فضای کار دارد مثلاً معرفی صنایع دستی ایران در ارمنستان ظرفیت بسیار خوبی است. بنابراین باید در این زمینه‌ها بیشتر کار کرد.

این رایزن فرهنگی گفت: قصد داریم هفته‌های فرهنگی متعددی در ارمنستان برگزار کنیم. هفته فرهنگی همدان سال گذشته برگزار شد و امسال استان‌های خراسان رضوی و آذربایجان شرقی و غربی، کردستان و مازندران هفته فرهنگی برگزار می‌کنند. هر چه مدیران این استان‌ها بیشتر درخواست کنند و پیگیر باشند ما هم در برگزاری این هفته‌های فرهنگی کمک شأن می‌کنیم.

وی درباره آموزش زبان فارسی در کشور ارمنستان نیز توضیح داد: مسجد کبود ایروان فضای کافی برای برگزاری کلاس دارد، در این کلاس‌ها زبان فارسی آموزش داده می‌شود. در حال حاضر ۶ کلاس زبان فارسی در چهار سطح ابتدایی متوسطه، پیشرفته و فوق پیشرفته برگزار می‌شود. اینها فرصت‌های فرهنگی خوبی است که در ارمنستان داریم. اینجا کتابخانه ای با ۸ هزار کتاب دارد که محل رجوع نخبگان و محققان است. همچنین در سه دانشگاه کرسی ایران شناسی داریم. قبلاً ۱۷۰۰ دانش آموز زبان فارسی در مدارس ایروان داشتیم که این تعداد در طول ۶ ماه به سه هزار و ۳۰۰ نفر رسیده است. این افراد از کلاس پنجم تا نهم زبان فارسی یاد می‌گیرند. این فرصت منحصر به فردی است.

وی ادامه داد: در کشورهای دیگر هم آموزش زبان فارسی داریم و افراد این زبان را به دلیل علاقه شأن یاد می‌گیرند ولی سیستماتیک نیست. اما دولت ارمنستان از دو سال پیش اعلام کرده که مدارس باید زبان سوم را نیز به دانش آموزان تعلیم دهند که یکی از آنها باید زبان کشورهای همسایه باید باشد. این قانون و روابط خوب سیاسی و فرهنگی دو کشور باعث شده آموزش زبان فارسی در ارمنستان گسترش یابد.

وی افزود: ما باید نسخه جدایی در ارمنستان برای آموزش زبان فارسی بپیچیم. نمی‌توان همان الگویی که در کشورهای دیگر برای ترویج زبان فارسی وجود دارد در این کشور هم پیاده کرد. باید این آموزش‌ها با توجه به ذائقه دانش آموز ارمنی تدوین شود. بهتر است معلمان و مدیران مدرسه‌های ارمنی به ایران بیایند چون مدیر هست که تصمیم می‌گیرد چه زبانی در مدرسه تدریس شود. ایجاد انگیزه در افراد موجب می‌شود تا برای افزایش ساعت آموزش تلاش کنند.

کد خبر 6096705 فاطمه کریمی

دیگر خبرها

  • استوری تند و تیز مدیر روابط عمومی سپاهان علیه رسانه فارسی‌زبان خارج از کشور + عکس
  • چاپ ترجمه کتاب اقتصاددان آمریکایی درباره تحول در رفتار
  • کتاب «اخلاق النبی(ص) و اهل بیته(ع)» به زبان ترکی استانبولی ترجمه و منتشر شد
  • ترجمه «لویناس، مکتب فرانکفورت و روانکاوی» چاپ شد
  • چگونه آنفلوآنزای اسپانیایی ۱۹۱۸ جهان را دگرگون کرد
  • ترجمه عکس و متن «فصل‌های درون» منتشر شد
  • ایران در ارمنستان چگونه معرفی می‌شود؟
  • ایران هراسی در مقابل آموزش زبان فارسی و تبلیغ سفر به ایران
  • ببینید | ادبیات فارسی بر قله جهان
  • انتشار کتابی از عدنان غُریفی در اولین سالگرد درگذشتش